کسرا

وبلاگنویس ساده

کسرا

وبلاگنویس ساده

سلام خوش آمدید

این چالش از اینجا شروع شده و ممنون از آب هویج بابت دعوتش :)

بقیه مالک دارن ما هم مالک داریم...سالانه شاید بزور آن هم اگر مجبور باشد می آید یک پست میگذارد...نامرد ما هم دل داریم...مگر چه میشود دو سه کلمه بعنوان پست بگذارد تا ما هم شاد شویم...از نویسنده مردم یاد بگیر,روزانه ده پست میگذارد آن هم چه پست هایی...حالا جنابعالی بعد از یک ماه درباره دوغ آبعلی پست میگذاری...خجالت بکش.

این نابلاگیست که وبلاگ را میسازی و پستی در آن قرار نمیدهی...پس کسانی که وبلاگت را دنبال میکنند چه کنند؟...از همه مهمتر,من چه کنم؟ جرا من نباید پست درست و حسابی داشته باشم؟ مگر چه چیزی از بقیه کمتر دارم؟من یک پست خوب میخواهم. یک پست که هرکس بخواند از آن خوشش بیاید.یک پست که لازم نباشد هرروز از جنابعالی منت بکشم.راستی چرا قالب خوب برایم انتخاب نمیکنی؟ یک قالب خوشگل...زیبا...تمیز... بعد از سالها همین قالب را انتخاب کردی و من را از شر قالب های خیلی ساده جدا کردی؟ جدا انتظارات زیادیست؟ این تمام چیزی است که ما وبلاگها میخواهیم...اصلا سهممان است,حقمان است :|

راستی تا یادم نرفته بگم که آدرس درست حسابی انتخاب کن.آبرویم را بردی :|

 

  • ۴ نظر
  • ۲۶ شهریور ۰۰ ، ۲۲:۰۴
  • .ک.
قالب آسیا(بروزرسانی شده)

سلام دوستان این قالب آسیا هستش اولین قالبمه که ساختم :)

محیط قالب رو سعی کردم مثل آسیاتک درست کنم

دانلود قالب (یکجا)

دانلود html قالب

دانلود css قالب

همچنین مشکلاتی که داشت رو هم حل کردم

ممنون از فاطـــღـــمـه ツ و نویسنده آشنا بابت کمکشون :)

  • ۴ نظر
  • ۲۰ شهریور ۰۰ ، ۲۳:۵۰
  • .ک.

تو هر بحثی اگه خواستین همه موافق نظرتون باشن بگید "تو خارج این کار ها عادیه"

حتی اگه بی منطق ترین نظریه باشه

  • ۰ نظر
  • ۰۷ شهریور ۰۰ ، ۱۳:۲۸
  • .ک.

بی شوخی تو شرکت بیان چیکار میکنن؟

نه قالب ریسپانسیو...نه بروزرسانی...نه پست...هیچی...واقعا هیچی!!!

دو سه تا پیشنهاد هم دادیم براشون اصلا حتی نگاه هم نکردن

اگه چیزی شده به ما بگید بی خبر نمونیم

  • ۲ نظر
  • ۱۷ مرداد ۰۰ ، ۲۳:۱۴
  • .ک.

امروز رفیق قدیمیم رو دیدم. با هم رفتیم ناهار خوردیم و کیف کردیم.

یاد ۴ سال پیش افتادم که همه دور هم جمع میشدیم کلی بازی میکردیم و کلی میخندیدیم. همه با هم صمیمی بودیم و دعوایی نداشتیم

همشون رو بخاطر کرونا از دست دادم...هر جمعی که با هم همه جا میرفتیم از بین رفت.

ولی منتظرم کرونا تموم بشه برگردم به دوران قبلش

  • .ک.

دیروز یه کتاب قدیمی خوندم درباره اینکه قراره سال 2021 تعداد جمعیت کره زمین 7/5 میلیارد بشه و پیدا کردن غذا خیلی سخت تر بشه (کتابه 16 سال پیش چاپ شده بود)

اکثر مردم میگفتن که در آینده قراره با تکنولوژی عمر جاودانه بگیریم و الان بیشتر از قبل حس میکنم کرونا ساخته دست بشر باشه

  • .ک.

استاد بهمون پیام داده آزمونتون رو میخوام تو سایت quiz24.ir بگیرم

ما هم سپیداروی نشسته بودیم که "الان یه طوری میترکونیم!!!"

صدرا تمام صفحات کتاب رو تو دستش گرفته بود :| که خودمم نمیدونم چطوری میشه همه صفحاتو تو یه دست جا داد ولی صدرا است دیگر... :)

خلاصه ما هم شنگول پنگول رفتیم تو سایت دیدیم زده 30 دقیقه زمان امتحان ما هم با چهره ای پوکر نشستیم به استاد میگیم +"الوووووووووووو؟"

+"پدسگ خدا بزنه به کمرت آخه ما چطوری تو 30 دقیقه ای بنویسیم؟" استاد هم با فیسی خسته با مظنون"چه زری زدی؟ :/" توی چت بهمون گفت:"سوالا عین آب خوردنه😐"

(البته قیافشو ندیدیم!!!). ما هم که خوشحال و شاد و خندان یه طوری که توی دلمون یخ انداختن رفتیم سر جلسه :)

بعد سوالا که اومدن دیدیم چه سوالای چرتی داریم! بعد خواستیم حل کنیم یهو دیدیم روی سوالو اشتباه خوندیم!!! بعد خواستیم دوباره بخونیم دیدیم دوباره روی سوال عوض شده :/

یکم بعد متوجه شدیم سوالا هرکدوم زمان دارن!! :|

هرکدوم 30 ثانیه ای وقت داشتن!!!!

یعنی خودمون ریختیم پشمامون موند.😨🥵

با کلی استرت سوالارو زدیم بعد من وسط امتحان به صدرا نگاه کردم دیدم صدرا چشماش شده اندازه توپ بسکتبال ;/

داره کل کتابا رو بررسی میکنه تا یه جواب مضخرف بگیره!!!(همیشه لحضه آخر یادش میوفته نخونده :/)

سوالات هم به زور زدیم یکمم خسته شدیم بعد دیدم فقط 14 دقیقه شده زمان امتحان!!! ://///////

تو کل چت میشد مظنون"ایشالله وقتی اسهالی عطسه کنی" رو دید

آخرش هم معلوم شد امتحان آزمایشی بوده😑

الان هم حال خوشی ندارم.

  • .ک.

طبق معمول با داداشم صدرا تو مدرسه بودیم

بهمون گفتن امتحان داریم از اون جامع هاش!

منم دوتا رفیق داشتم خیلی باحال بودن😎

یکیش اسمش آراز بود اون یکی هم آروین(اسماشون به سنشون نمیخوره اصلا)😆

آقا پیشنهاد دادن تقلب کنیم

آخه چهارنفر ته کلاس ما بودیم:))

  • .ک.

هعی.

یه بار با داداشم و پسرداییم سه نفری با دوچرخه هامون رفته بودیم کوه 

داداشم صدرا هم از دوچرخه من خوشش میومد برای همین اون روز با هم عوضشون کردیم

یکم رفتیم کوه بعد اومدیم پایین تا اینکه دیدم صدرا رفته کوه از اون بالا سرپایینی داره میاد/:

  • .ک.

هممون میدونیم برای داشتن یه وبلاگ خوب باید یک سرویس خوب انتخاب کنیم (:

مثلا همین بیان خیلی خوبه برای وبلاگنویسا محیطش هم برای نوشتن مطالب راحته

ولی خب ایراداتی هم داره 

البته نه اینکه بگم بده ولی خب یه پیشنهاداتی دارم🙃

  • .ک.

سلام به همه بیانی ها(:!

من کسرا هستم و از امروز  بطور رسمی اومدم تو بیان(:

خیلی جای باحالیه من که حال میکنم ((:

البته رسمی منظورم اینه که من تاحالا بیشتر از 10 تا وبلاگ ساختم از هیچکدومم زیاد استفاده نکردم/:

  • .ک.

من کسرا هستم
هرازگاهی در این وبلاگ پست قرار میدهم :)

طبقه بندی موضوعی
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات
نویسندگان